نوروز باستانی خجسته باد



گشت گرداگرد مهر تابناک ، ايران زمين   ***  روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمين

ای تو يزدان،ای تو گرداننده ی مهر و سپهر***برترينش کن برايم اين زمان و اين زمين


فرا رسیدن سال 14090 اهورایی ، 7033 آریایی (میترایی) ،3749 زرتشتی،2540 شاهنشاهی کورش بزرگ ،1390 خورشیدی و روزبه ( عید ) نوروز ، روز زایش میشک و میشیانک ( آدم و حوا ) به باور ایرانیان باستان و سرآغاز راستین سال نو ، بر ایرانیان پاک نژاد و میهن دوست شاد بادا.

نوروز را پاس می داریم چون با تلاش و کوشش مردمانی به دست ما رسیده است که می خواسته اند ایرانی سرافراز بماند.

نوروز را به پا می داریم چون رهپویان و فرزندان ، جمشید نخستین برگزار کننده جشن نوروز و پدر ایران زمین ،کورش بزرگ بنیان گذار ایران یکپارچه، داریوش بزرگ مردی که مرزهای ایران را چنان گسترش داد که هیچگاه هیچ فردی نتوانست کار او را تکرار نماید و سازنده کانالی که دریای سرخ را به دریای مدیترانه می پیونداند که امروزه سوئز نامیده می شود ،بابک بزرگ مرد دوران خویش و نخستین فردی که دربرابر استیلای تازیان تا پای جان به مبارزه برخاست، فردوسی زنده کننده زبان ملی فردی که نگذاشت ایرانیان همانند مصریان و مردم سوریه زبانشان به زبان تازی (عربی) دگرگون یابد و مصدق پیر مبارزی که به چند سده  چیرگی بیگانه بر ایران زمین پایان داد و هزاران شهید نامی و گمنامی که در راه میهن مهرورزانه جان باختند تا نام ایران و ایرانی زنده بماند.

پاینده باد ایران و ایرانی

برای دریافت گاهنامه باستانی سال 1390 به آدرس زیر بروید:

http://www.4shared.com/document/weKYRa4c/persian_calendar_1390_b.html

 

جشن چهارشنبه سوری خجسته باد


پیشینه ی جشن چهارشنبه سوری

از دیرباز تا کنون، آتش در نزد ایرانیان از ارزش و جایگاه خاصی برخوردار بوده است و بیشتر جشن ها و آیین ها پیوند نزدیکی با آتش داشته و دارند. گمان می رود که جشن چهارشنبه سوری نوع تغییر یافته ای از گاهنبار «همس پت میدیم گاه» ششمین و آخرین گاهنبار سال است. بخش نخست این واژه یعنی «همس» از «هم» به معنی گرما و تابستان در زبان اوستایی گرفته شده است و واژه ی همس پت میدیم روی هم به معنی برابر شدن روز و شب و آغاز گرما است و این گاهنبار در روز نخست پنجه ی پایان اسفندماه برگزار می شده است.

چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتش آفروزان که پیام آور این جشن اهورائی  بودند به شهرها و روستاها می رفتند تا مردم را برای این آئین آماده کنند. آتش افروزان ، زنان و مردانی بسیار هنرمند بودند که با برگزاری نمایش های خیابانی، دست افشانی ها ، سروده ها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می پرداختند. هدف آنها انتقال نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. آنها که زنان و مردان شادی بخش خوانده می شدند در روزگار ما هنوز نمود  کوچکی از خود را زیر نام خواجه پیروز یا حاجی فیروز زنده نگاه داشته اند که البته از هنرمندی زن یا مرد آتش افروز در  دوران  گذشته بسیار دور است.

 از هفت روز پیش از نوروز تا دو هفته پس از نوروز با پدید آمدن تاریکی شامگاه، آتش افروزان در تمام نقاط شهر و ده آتش می افروختند که آن را تا برآمدن خورشید روشن نگاه می داشتند. دختران و پسران دور آتش گرد می آمدند و به پایکوبی و سرود خوانی و پرش از روی آتش می پرداختند. این آتش ، نماد و نشانه ی  نیروی مهر میترا و نور و دوستی بود.

آیین آتش افروزی تا روزگار ما بر جای مانده و نام "چهار شنبه سوری" بر خود گرفته است..

        آتش‌افروزی

غروب آخرین سه شنبه ی  سال زمان ویژه ای براي آتش‌افروزي و پريدن از روي آتش است. در این شب ایرانیان  در گوشه و کنار کوی و برزن ، آتش های بزرگ می افروزند ( هفت بوته ی آتش به نشانه‌ي هفت فرشته و امشاسپند ) و از روی آن می پرند و می خوانند :

 زردی من از تو
سرخی تو از من
***
سرخي آتش مال ما
 زردي ما مال شما
***
گل چهارشنبه سوري
درد و بلا رو ببري
        

  ***    

خواجه پیروز (آتش افروز)

«خواجه پیروز» یا واژه ی معرب « حاجی فیروز» ، از باورهای زیبای گره خورده با نوروز است که ریشه ای بسیار کهن در این سرزمین دارد. خواجه پیروز ، نامش گواه پیروزی و عنوانش نشان بزرگواری و سروری ست. چهره ی سیاه شده ی خواجه پیروز دلیل بازگشت او از جهان مردگان و نیز نماد سیاهی زمستان است و لباس سرخ او هم نماد سرخی آتش و آمدن گرما و نیز نماد سرخی گلها و طبیعت زیبای نوروزی است. شادی و پایکوبی او هم به خاطر پیروزی بهار و باز زایی طبیعت و زایش ها و رویش ها ی نوروزی است.  افزون بر اینها نماد بازگشت ایزد شهید شونده ی استوره ها و نیز نماد بازگشت سیاوش شهید می باشد و برخی سرخی لباس او را نماد خون آنها دانسته اند.  

آجیل چهارشنبه سوری

آجیل چهارشنبه سوری نیز همچون همه ی جشن های ایرانی جز ضروریات سفره ی شب چهارشنبه سوری می باشد که از هفت نوع میوه ی خشک و برنج، عدس، خرسِه، نخود، تخمه ی آفتابگردان، تخمه کدوی بو داده، کشمش و گردو تهیه شده و در هر خانواده باید آن را تهیه می کرد و به نام هفت امشاسپند در سفره ی چهارشنبه سوری می گذاشتند. از این آجیل همه ی اعضای خانواده برای شگون و تندرستی می خوردند، سپس در کوزه ی کهنه ی سال پیشین مقداری آب ریخته از بالای بام به زمین می انداختند زیرا می گفتند که فروهرها از کوزه ی نو دیدن خواهند کرد و از آب آن کوزه ی کهنه که به معنی روشنایی بود در خانه آن ها پاشیده می شد.

در زمان ساسانیان به جای آب سکه هایی را درون کوزه می انداختند و آن را از پشت بام به زمین پرتاب می کردند به منزله ی این که روزی و برکت برای آنان نازل شود....

برای آگاهی بیشتر از نام روزها و ماه ها و جشن های ایرانی به آدرس های زیر در همین وبلاگ مراجعه فرمایید:

گاهشمار ایرانی (بدانیم و سربلند باشیم)       

جدول نام روزهای هر ماه در گاهشماری ایرانی  

گذری بر فلسفه نام ماه های ايران زمين

گستاخی رومیان

سکه اردوان یکم اشکانی

اردوان يكم در آذر ماه سال 126 پیش از میلاد دستور آزادی سه هزار اسیر رومی را داد . آنها با لباس مبدل برای ایجاد هرج و مرج و جاسوسی از مرزها گذشته و خود را به شهرهای ایران رسانیده بودند . بعضی از این اسیران بیش از 10 سال در زندان بودند آنها براحتی به زبان پهلوی (زبان آنروز ایرانیان) سخن می گفتند ، روزی که اسرا از پایتخت ایران خارج می شدند یکی از آنها مغرورانه به نوجوانی ایرانی که به آنها نگاه می کرد گفت : خورشید ما را از شرق به غرب کشاند و ما آزاد شدیم . نوجوان هم خندید و گفت آخر خورشید در مشت پادشاهان ایران است ! و آنها شما را پیاپی به غرب می بخشند !
دانای ایرانی ارد بزرگ می گوید : در کاخ های ویران شده نامداران سرزمینمان ایران می توان هزاران هزار چشمه جاری دید ...می توان فریادهای دادگستر آنها را شنید ... و تنهایی را از یاد برد .
این پرسش در ذهن ایجاد می شود آیا آن اسرا پیام مهر ایرانیان را حس کردند ؟!
خیر
پس از سال ها توطئه ، پنجاه سال بعد از این حادثه ده ها هزار رومی وارد ارمنستان و آذربادگان ایران شدند .
مهر و سخاوت ایرانیان به شرق و غرب ، شمال و جنوب چه بازده ایی داشت ؟ جز پررویی ، گستاخی و زیاده خواهی ؟...

ياسمين آتشی