تندیس نادر شاه ورودی آرامگاهش در مشهد

26 بهمن 1120 خورشیدی ( 15 فوريه سال 1742 ) تزار روسيه و مشاورانش گزارش « كالوشكين » نماينده اعزامی به ايران را از ملاقاتش با نادر شاه به دقت بررسی كردند. نادر 15 ماه مه سال 1741 هنگام عبور از راه جنگلی سواد كوه ( مازندران ) با شليك گلوله از داخل جنگل به سويش مورد سوء قصد قرار گرفته بود و اين رويداد عميقاً بر روحيه اش اثر گذارده بود.
 نادر پس از اين
تير اندازی كه صدمه ای هم به او وارد نساخت ماه ها در تهران كه شهركی خوش آب و هوا بود اقامت كرد و در همينجا «كالوشكين» موفق به ديدار او شد.
كالوشكين در گزارش خود كه در آرشيو سن پترز بورگ محفوظ است نوشته بود:
ملاقات با نادر بسيار دشوار بود . وی چنان از باده پيروزي سرمست است كه صريحا می گويد كه اگر اراده كند؛ با يك حركت كره زمين را مسخر خواهد كرد.نادر مردی نظامی است و نمی توان روی تعهدات سياسی او حساب كرد، او با عثمانِی خوب نيست و با ما هم قلبا خوب نخواهد شد،( به خاطر روح تجاورز گری روس و عثمانی و پیشینه این دو کشور در چشم داشت به خاک ایران و همچنین عشقی که نادر به ایران داشت ، هیچگاه به این دو کشور اطمینان نداشت ، که خود نشان دهنده عمق سیاست و درایت نادر شاه می باشد ) خيلی دشوار است كه بشود با او وارد يك معامله سياسی شد ، زيرا او برای هر مسئله ای راه حل نظامی را ترجيح می دهد، او عاشق شمشير درخشان ، توپ دور زن ، اسب اصيل و سرباز مطيع است ، با وجود اين، هروقت كه خسته می شود از منشی اش كه در جلسات رسمی هميشه حضور دارد می خواهد كه برايش از ديوان حافظ غزلی بخواند.
نادرشاهُ پادشاهی بود که مرزهای ایران را به مرزهای زمان ساسانیان نزدیک کرد و پس از ۱۱۰۰  سال ایران را به اقتداری ژرف رهنمون ساخت تا بدانجا که تزار روس به او پیشنهاد اتحاد و فتح اروپا را داد،که با پاسخی تاریخی از طرف نادر مواجه شد : ایرانیان هیچگاه در طول تاریخ متجاوز نبوده اند.