شاه در سال 1327 خورشیدی


15 بهمن1327 خورشیدی (چهارم فوريه 1949) در دانشگاه تهران و مقابل ساختمان دانشكده حقوق، به سوی شاه كه در مراسم «پانزدهمين سالروز آغاز بنای دانشگاه تهران در محل كنونی اش» شركت كرده بود تيراندازی شد و در ناحيه صورت (پشت لب) اندك جراحتی به او وارد آمد. به نظر برخی مورخان، اين رويداد بهانه آغاز مداخله علنی شاه در كار حكومت قرار گرفت كه (جز در دوران دولت مصدق) 30 سال طول كشيد و هر روز بر ابعاد آن افزوده شد.
از آغاز بهمن 1327 ماه صدای اعتراض به قرارداد نفت انگلستان و ايران از گوشه و كنار كشور به گوش می رسيد؛ روزی نبود كه در اين زمينه در مجلس (مخصوصا توسط دکتر مصدق و شهید دکتر فاطمی و نمايندگان پارلمانی حزب توده در رابطه با قرار داد گس-گلشاییان دست به مخالفت زده بودند که پس از مطرح شدن دادن امتیاز نفت شمال در زمان نخست وزیری ساعد ،حزب توده موافق دادن امتیاز به بیگانه و اربابشان شوروی شدند که با مخالفت تند دکتر مصدق و یارانش مواجه گردیدند) نطقی ايراد نشود و روزنامه ها به ويژه نشريات احزاب ملی گرا و چپ مقاله ننويسند. صدای اين اعتراض ها از دوم بهمن كه مهندس رضوی كرمانی نماينده مجلس (بعدا نايب رئيس) و از معترضين به قرار داد نفت از دست يك سرهنگ كتك خورد رساتر شده بود و روز 14 بهمن دانشجويان دانشگاه تهران دست به تظاهراتی وسيع زده بودند و خواستار لغو قرارداد نفت و هرگونه امتيازی شده بودند كه به انگلستان داده شده بود. روز 15 بهمن هم اعضای حزب توده و چپگرايان ديگر به مناسبت سالروز مرگ دكتر تقی ارانی موسس احزاب كمونيستی در ايران كه در سال 1318 در زندان درگذشته بود و كمونيست ها مدعی بودند كه مقتول شده بود اجتماع وسيعی برپا داشته بودند و در اين شرايط، شاه به دانشگاه رفته بود!.
 در جريان تيراندازی به سوی شاه كه از فاصله نزديك صورت گرفت، تيرانداز (ناصر فخرآرايی) متقابلا هدف گلوله قرار گرفت و كشته شد.
تيرانداز (ناصر فخرآرایی) به عنوان «خبرنگار ــ عكاس» روزنامه در مراسم حضور يافته بود و از جيب او كارت خبرنگاری روزنامه «پرچم اسلام» به دست آمده بود كه بعدا اعلام شد عضو حزب توده هم بوده است.
در پی اين واقعه، شاه به بيمارستان انتقال يافت؛ در تهران حكومت نظامی اعلام شد و دستگيری مخالفان از جمله معترضان به قرارداد نفت آغاز گرديد.
 شورای وزيران از فرصت استفاده كرد و همان شب حزب توده را غير قانونی اعلام كرد و لايحه مربوط را به مجلس داد كه تصويب شد و سپس دستور دستگيری سران و گردانندگان اين حزب صادر گرديد. از آن پس تا مدتی هركس از ديگری دلخوری داشت اورا به عنوان توده ای معرفی می كرد (به اصطلاح آن زمان «لو!» می داد.).
كار به اينجا خاتمه نيافت و شاه خواستار اختيارات بيشتری شد و چون قانون اساسی اجازه نمی داد دستور انتخابات مجلس موسسان داده شد و اين مجلس اختيارات شاه را به همان گونه كه خواسته بود افزايش داد و از آن پس اين اختيار را به دست آورد كه بتواند مجلس را هم منحل كند و .... با وجود اين، تلاش ملت برای ملی كردن نفت خود ادامه يافت و در اسفند 1329 به رهبری دکتر مصدق و به پیشنهاد شهید دکتر حسین فاطمی به نتيجه رسيد.