سانحه هوايي كه منش ويژه و بزرگواري ايرانيان را بار ديگر به ثبوت رسانيد
چهارم دي ماه 1331، يك هواپيماي شركت هواپيمايي ايران كه از شيراز و اصفهان به تهران مي آمد، در نزديكي فرودگاه مهرآباد هنگام كم كردن ارتفاع براي نشستن سقوط كرد و همه مسافران و سرنشينان آن جز دو تن( حسين عدل رئيس شركت تلفن شيراز و مهندس خزايني ) كشته شدند.
نكته جالب و قابل تامل در اين سانحه زنده ماندن و سلامت كامل اين دو تن از ميان دهها مسافر نبود، دست نخورده ماندن يك بسته بسيار بزرگ پر از اسكناس بود كه با اين هواپيما حمل مي شد . اين بسته پس از برخورد هواپيما به زمين از داخل آن بيرون افتاده، بازشده و اسكناسها سطح بيانان ( چند قدمي جاده جنوبي پر رفت و آمد كرج ـ تهران ) را تا مسافتي دور پوشانده بود. صدها نفر كساني كه به كمك و يا تماشا آمده بودند و عموما از كارگران تنگدست محل و نوجوانان بودند حتي يك قطعه اسكناس را براي خود برنداشته بودند و به خبرنگاران خارجي گفته بودند كه تصاحب به ناحق مال ديگران، دولت و يا شخص ، حرام است و باعث ناراحتي وجدان مي شود و ما تنها به دسترنج خود قانع هستيم . اين خبرنگاران به سراسر جهان نوشته بودند كه سانحه پرتلفات هوايي تهران منش ويژه و بزرگواري ايرانيان را يك بار ديگر به ثبوت رساند و اگر در كشوري ديگر اتفاق افتاده بود، مردم تماشاگر حتي يك قطعه اسكناس را باقي نمي گذاشتند و براي تصاحب آنها هجوم مي بردند و با هم مسابقه مي دادند.