اُمیت و روژوه

"خسرو"
(اشک بیست و چهارم) فرمانروای ایران پس از آنکه توسط مجلس مهستان به پادشاهی
دودمان اشکانیان ایران انتخاب شد .
شنید عده ایی از رایزنان دربار به شاهزادگان "
اُمیت " و
" روژوه "
، فرزندان
"پاکور" پادشاه پیشین ایران زمین نهیب می زنند که پادشاهی از آن شماست و
نه عمویتان خسرو!
هر دو برادر با این سخنان سرافکنده و سرشکسته می شدند ،
بیشتر روزها در انزوا و تنها بودند .
پادشاه ایران ماجرای این دو را شنید از این روی اُمیت و
روژوه را فراخواند و به آنها گفت : ریش سفیدان و خردمندان ایران مرا به فرمانروایی
برگزیده اند اما باز هم برای من ارزش برادرم پاکور که اکنون در بین ما نیست و شما
فرزندان او، بسیار مهمتر از این عنوان است . حال اگر هر دو شما به این نتیجه رسیده
اید که بهتر است من در این موقعیت نباشم نامه ایی برای مجلس مهستان می نویسم و از
آنها خواهم خواست این عنوان را به کس دیگری بدهند ، شاید انتخاب آنها شما باشید .
فرمانروا ، پسران پادشاه پیشین را تنها گذاشت تا فکر
کنند . وقتی برگشت دید در مقابل تخت پادشاهی دو تاج شاهزادگی پسران
پاکور است و این بدان معنا بود که آنها به شرایط جدید تن داده و نظر مجلس مهستان
را پذیرفته اند و دیگر سهمی از قدرت برای خود قائل نیستند .
پاکور دستور داد تاج ها را به آنها برگردانند و از آنها
خواست در کشورداری تنهایش نگذارند . و به آنها گفت قوی باشند و به سخن بدخواهان
توجه نکنند و خود باشند یک اشکانی نجیب زاده .ا
ندیشمند کشورمان ارد بزرگ می گوید : آدم خودساخته ، بازیچه بادهایی که به هر سو روانند نمی گردد . و اینچنین بود که در طی 19 سال پادشاهی خسرو پادشاه اشکانی ، این دو برادر یاور او و افسرانی شجاع برای کشورمان ایران بودند .
دو نام "امیت" و "روژوه" که ریشه از زبان پهلوی باستان دارند امروز "امید" و "روزبه " خوانده می شوند ..
ياسمين آتشی